من و پسرم

خداحافظ شیرخوارگاه

اتاقک کوچکی است درباغ قدیمی قجری ...درمنطقه شمال شرقی تهران ...درحیاط پشتی فرهنگسرای اشراق و به دور از چشم همه ... زیر سایه درختان...و آب و زلال شفافی است که از کنار آن می گذرد. وقتی از کنار آن رد می شوی ... آن پرده های آویزان صورتی وآن همهمه و صدای بازی بچه ها گویای همه چیز است . اینجا شیر خوارگاه است ...محلی که قرار است خانه دوم باشد برای تو و تو به دور از من یادبگیری خودکفا بودن را ... مادربزرگ مهربانی داشتی که مهربانیهایش زبانزد خاص و عام بود...و آنرا از غریبه و آشنا دریغ نمی کردو اگر بود کنارش بودی ...مواظبت بود و از آنجایی  که تنها نوه در خانواده مادری ات ...
11 ارديبهشت 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد